Discover

Topics

رمان کلاه داران

رمان کلاه داران APK

رمان کلاه داران APK

1.0 FreeDeniz.Studio ⇣ Download APK (2.91 MB)

What's رمان کلاه داران APK?

رمان کلاه داران is a app for Android, It's developed by Deniz.Studio author.
First released on google play in 6 years ago and latest version released in 6 years ago.
This app has 0 download times on Google play and rated as 5.00 stars with 1 rated times.
This product is an app in Books & Reference category. More infomartion of رمان کلاه داران on google play
دانلود رمان کلاه داران

ژانر: #عاشقانه #طنز
خلاصه:

پنج تا دختر از جنس شیطنت و سادگی
پنج تا پسر از جنس خود خواهی و شیطنت
رمانی سراسر هیجان.شیطنت و سر انجام…عشق
نویسنده.


قسمتی از متن رمان :

با چشمای گرد در حالی که دستام و رو گوشام گذاشته بودم به ازمایشگاه متلاشی شده خیره شدم
باران -اااااه عجب دودی بلند شده
محیا - الی دمت جیز گل کاشتی
با شنیدن صدای ماشین اتش نشانی چشم از ازمایشگاه منفجر شده گرفتم و گفتم
-خب اینو می دونین که باید خصارت بدیم
هستی - تف به این شانس فکر این جاشو نکرده بودم الناز در حالی که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت
-خدای من فکرشم نمی کردم بمبم کار کنه من به خودم افتخار می کنم
همه مون با دهن باز نگاش می کردیم
رو به محیا گفتم
-اه ببند دهنتو دیگه اب دهنت اویزون شده
با دستم کلاهم و برداشتم و گفتم
-مثل نقشه ی چند وقت پیشمون باید یکی چلاغ شه
قیافه ی همه شون رفت تو هم
-اه چیه قیافتون و مث انار چروک می کنین مجبوریم یه تصادف ساخته گی درست کنیم تا از بیمه خصارت بگیریم
-الناز- خدارو شکر من که راحتم اون بار زدین پای منو شکستین و دروغ صحنه سازیه یک تصادف و کردیم که بیمه بهمون پول بده
به قیاقه ی محیاو هستی و باران نگاه کردم و گفتم
باشه نوبت ماست باید کلاه کشی کنیم محیا یهو دستش و گرفت سمت چپ دلش و گفت
-وای فکر نکنم بتونم دستو پام و بشکنم دلم درد می کنه اپانتیسم داره می ترکه
یعنی دروغ به این تابلویی از کسی نشنیده بودم
با اخمای در هم گفتم
-اپانتیس سمت راست پینو کیو…
با تعجب زود دستشو گذاشت سمت راست و گفت
-اخ اره این طرف بیشتر درد می کنه با لبخند شرارت باری گفتم
-حالا که فکر می کنم می بینم اپانتیس سمت چپه یکم مبهوت نگام کرد بعد با اخم گفت
-جهنم بیاید کلاه کشی کنیم ریز خندیدیم کلاها رو از سرشون برداشتن و دادن

بهم منم کلام و در اوردم النازم با نیش شل بهمون نگاه می کرد